آیه 20 سوره عنکبوت
<<19 | آیه 20 سوره عنکبوت | 21>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
بگو که در زمین سیر کنید و ببینید که خدا چگونه خلق را ایجاد کرده (تا از مشاهده اسرار خلقت نخست بر شما به خوبی روشن شود که) سپس خدا نشأه آخرت را ایجاد خواهد کرد، همانا خدا بر هر چیز تواناست.
بگو: در زمین بگردید پس با تأمل بنگرید که چگونه مخلوقات را آفرید، سپس خدا جهان آخرت را ایجاد می کند؛ زیرا خدا بر هر کاری تواناست،
بگو: «در زمين بگرديد و بنگريد چگونه آفرينش را آغاز كرده است سپس [باز ] خداست كه نشأه آخرت را پديد مىآورد؛ خداست كه بر هر چيزى تواناست.»
بگو: در زمين سير كنيد و بنگريد كه چگونه خدا موجودات را آفريده. سپس آفرينش باز پسين را پديد مىآورد. زيرا خداوند بر هر چيزى تواناست.
بگو: «در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است؟ سپس خداوند (به همینگونه) جهان آخرت را ایجاد میکند؛ یقیناً خدا بر هر چیز توانا است!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- ينشئ: نشأ: پديد آمدن و به وجود آمدن. در مصباح گويد، «نشأ الشيء نشأ: حدث و تجدد»، انشاء: به وجود آوردن. نشأة: اسم مصدر است يعنى خلق شده و پديد آمده.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ «20»
بگو: در زمين بگرديد، پس بنگريد كه (خداوند) چگونه آفرينش را آغاز كرده است؟ سپس (همان) خدا نشأهى آخرت (قيامت) را ايجاد مىكند، همانا خداوند بر هر كارى بسيار توانا است.
پیام ها
1- جهانگردى، سير و سفر، مطالعهى طبيعت و گردشهاى هدفدار، يك وظيفه و ارزش است. «قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا»
2- گردش در طبيعت، مىتواند انسان را به فكر وادارد. قُلْ سِيرُوا ... فَانْظُرُوا
3- با مطالعهى دقيق در آفرينش، شك و ترديد خود را بر طرف كرده و خدا را بهتر مىتوانيم بشناسيم. فَانْظُرُوا ...
4- بهترين دليل معاد، قدرتنمايى خداوند در پديد آوردن موجودات در نخستين مرتبه است. «كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ «20»
قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ: (اين حكايت كلام خدا باشد به حضرت ابراهيم عليه السّلام چنانكه امر مىفرمايد پيغمبر ما را در اكثر آيات قرآن) يعنى گفتيم به ابراهيم عليه السّلام به آنكه بگو به مكذبان امت خود سير كنيد در زمين، فَانْظُرُوا:
پس نظر كنيد از راه تفكر و استدلال، كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ: چگونه آفريده است خدا خلق را بر اختلاف اجناس و اشكال و افعال و احوال. يا در شهرهاى امم سابقه بگذريد و تفكر كنيد كه ايشان با وجود قوت و قدرت و شوكت و جسامت كه آفريده خدا بودند، به جهت كفر و عناد آنها را مستأصل ساخت، و هر كه بر اين امر قادر باشد، البته بر اعاده نيز قادر خواهد بود.
ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ: پس خداى تعالى ظاهر گرداند و پديد آورد آفرينش ديگر را بعد از آفرينش اول كه آن ابداء است، زيرا ابداء و اعاده دو نشأهاند، از حيثيت آنكه هر يك اختراع و اخراج است از عدم صورى، پس هرگاه ديديد و دانستيد كه خالق همه در ابتدا خدا باشد، حجت لازم باشد در اعاده، و به ضرورت دانستيد به آنكه مبدء خلايق است، مىتواند كه معيد ايشان باشد براى پاداش و جزاى اعمال. إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ: بدرستى كه خداى تعالى بر همه چيز از ايجاد و اعاده و ساير امور ممكنه تواناست به جهت قدرت صفت ذاتى الهى، و ذات او نسبت به همه ممكنات احاطه دارد از حيث ايجاد و اعدام و اعاده.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ إِبْراهِيمَ إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اتَّقُوهُ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ «16» إِنَّما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْثاناً وَ تَخْلُقُونَ إِفْكاً إِنَّ الَّذِينَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لا يَمْلِكُونَ لَكُمْ رِزْقاً فَابْتَغُوا عِنْدَ اللَّهِ الرِّزْقَ وَ اعْبُدُوهُ وَ اشْكُرُوا لَهُ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ «17» وَ إِنْ تُكَذِّبُوا فَقَدْ كَذَّبَ أُمَمٌ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ ما عَلَى الرَّسُولِ إِلاَّ الْبَلاغُ الْمُبِينُ «18» أَ وَ لَمْ يَرَوْا كَيْفَ يُبْدِئُ اللَّهُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ إِنَّ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ «19» قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ «20»
ترجمه
و ابراهيم را چون گفت به قومش بپرستيد خدا را و بترسيد از او اين بهتر است براى شما اگر باشيد كه بدانيد
جز اين نيست كه ميپرستيد غير از خدا بتانى را و ميسازيد دروغ بزرگى را همانا آنها را كه ميپرستيد غير از خدا قدرت ندارند براى شما بر روزى پس طلب كنيد از نزد خدا روزى را و بپرستيد او را و شكر كنيد براى او بسوى او باز گردانده ميشويد
و اگر تكذيب ميكنيد پس بتحقيق تكذيب كردند جماعتهائى پيش از شما و نيست بر فرستاده مگر رسانيدن آشكار
آيا نديدند كه چگونه پديد ميآورد خدا خلق را پس باز ميگرداند آنرا همانا اين بر خدا آسانست
بگو سير كنيد در زمين پس با تأمّل بنگريد چگونه آفريد مخلوق را پس خدا پديد مىآورد پديد آوردن ديگرى همانا خدا بر هر چيزى توانا است.
تفسير
خداوند متعال بعد از نقل اجمالى از قصه حضرت نوح شمّهئى از حكايت حضرت ابراهيم را بيان فرموده باين تقريب كه و بتحقيق فرستاديم ابراهيم را وقتى كه فرمود بقوم خود عبادت كنيد خداى يگانه را و بترسيد از او در اطاعت اوامر و نواهيش اين مسلك و مرام براى شما خوب است نه آن مسلك و مراميكه داريد اگر شما دانا بوده و هستيد و خير و شرّ خودتان را تميز ميدهيد جز اين نيست كه شما پرستش ميكنيد بتهائى را كه از سنگ و چوب ميتراشيد و در
جلد 4 صفحه 221
برابر آنها خضوع مينمائيد با آنكه ميدانيد آنها غير از خداى يگانه و عارى از شعور و ادراكند و از خودتان دروغ واضحى در آورديد كه آنها را خدايان خود خوانده و با شفعاء خود نزد خداى بزرگ شمردهايد با آنكه اين معبودهاى باطل شما نميتوانند روزى دهند شما را و نفع و ضررى برسانند بشما پس روزى خود را از خدا بخواهيد و متوسّل باينها براى توسعه روزى نشويد و عبادت خدا كنيد و شكر نعمت او را بجا آوريد چون شكر منعم واجب است و بازگشت شما در روز حشر به پيشگاه او است و او در باره شما حكم ميكند و بجزاى اعمالتان ميرساند قمّى ره فرموده تا اينجا حكايت حضرت ابراهيم بود و از اينجا تا اولئك لهم عذاب اليم آتيه خطاب باين امّت است و بعدا رجوع بقصّه ابراهيم عليه السّلام خواهد شد فيض ره فرموده جهت اين فصل آنستكه ذكر قصّه ابراهيم عليه السّلام براى تسليت خاطر پيغمبر خاتم و تشبيه حال او بحال جدّ بزرگوارش در شرك قوم و تكذيب آنها بوده و بنظر حقير براى اين و براى تنبّه و اعتبار مردم بوده لذا اوّلا خطاب بآنها فرموده و در آيه اخيره خطاب بآنحضرت و در اين قبيل موارد فاصله مستحسن است و محتمل است تمامى حكايت حضرت ابراهيم باشد اينجا حكايت قول او با امّتش و در آيه اخيره حكايت كلام خدا با او در هر حال ميفرمايد و اگر تكذيب كنيد شما پيغمبر خودتان را چيز تازهاى نيست امم سابقه هم انبياء خودشان را تكذيب نمودند و ضررى بايشان نرسيد بلكه خودشان متضرّر شدند حال شما هم مانند حال آنها خواهد بود وظيفه پيغمبر فقط ابلاغ احكام و دستورات الهى است بمردم واضح و آشكار خواه قبول كنند خواه نكنند براى او مسئوليّتى نيست آيا كسانيكه منكر معاد شدند نديدند يا شما كه انكار ميكنيد نديديد چون بعضى أ و لم تروا بتاء قرائت نمودهاند چگونه خداوند در هر سال و قرن ايجاد ميفرمايد خلقى را از اثمار و اشجار و حيوان و انسان و نابود ميكند آنها را پس اعاده ميدهد آنخلق را بانواع و اجناس و امثالشان و اين براى خدا سيره مستمرّه سهل و آسانى است چرا باور نميكنند كه خدا يكمرتبه هم اينها را تمامى در عالم آخرت ايجاد و محشور فرمايد در صورتى كه كار خدا در دنيا هميشه همين ميراندن و زنده نمودن بوده رجوع كنيد بتواريخ و گردش كنيد در زمين به بينيد چگونه
جلد 4 صفحه 222
خداوند اقوام و امم و قبائلى را بدوا خلق فرمود و سالها زندگانى نمودند و ميراند و بجاى آنها اقوام ديگرى پديد آورد پس خداوند ايجاد مينمايد ايجاد نمودن ديگرى مانند ايجاد اوّل همانا خداوند بر هر چيز از ابداء و اعاده و احياء و اماته و ساير امور ممكنه قادر و توانا است و جاى شبهه و ترديد نيست در حشر و معاد اين بيانى است كه از ظاهر دو آيه اخيره بنظر حقير رسيده و بنابراين ظاهر رؤيت كه ديدن است و عطف يعيد بر يبدء محفوظ و استدلال بر معاد قيامت شده بقياس بر اعاده امثال خلق در دنيا ولى ظاهر كلام مفسّرين آنستكه استدلال بر معاد را بقياس بر ابتداء خلق دانستهاند كه مانند آن بلكه آسانتر است و بنابراين ناچار بعضى رؤيت را بمعناى علم و بعضى يعيد را عطف بر ا و لم يروا گرفتهاند با آنكه هر دو خلاف ظاهر است و استدلال تازهاى هم نيست همان است كه مكرّر اشاره بآن شده است و بعضى نظر در كيفيّت بدو خلق را عبارت از تفكّر در آثار سابقين و اعتبار از مئال امرشان دانستهاند و اللّه اعلم بمراده.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
قُل سِيرُوا فِي الأَرضِ فَانظُرُوا كَيفَ بَدَأَ الخَلقَ ثُمَّ اللّهُ يُنشِئُ النَّشأَةَ الآخِرَةَ إِنَّ اللّهَ عَلي كُلِّ شَيءٍ قَدِيرٌ «20»
بفرما باين منكرين معاد سير كنيد و گردش نمائيد در زمين پس نظر كنيد چگونه خداوند بدء خلقت نمود پس از اينکه خداوند انشاء ميفرمايد نشئه آخرت را بدرستي که خداوند بر هر چيزي قدرت دارد.
قُل سِيرُوا فِي الأَرضِ سير فكري و علمي و اعتباري.
فَانظُرُوا بنظر تأملي و تدبري و فكري و قلبي.
جلد 14 - صفحه 306
كَيفَ بَدَأَ الخَلقَ در موقعي که نه مادهاي بود نه صورتي معدوم صرف و نيستي محض که «کان اللّه و لم يكن معه شيء» از عرش تا فرش نه ملك بود و نه انس و نه جن نه جماد بود و نه نبات نه جوهر بود و نه عرض نه آب بود و نه خاك نه بهشت بود و نه جهنم نه روح بود و نه بدن چگونه خداوند تمام اينکه مخلوقات را از نيستي بهستي آورد همچه قادر متعالي ميتواند با حفظ ماده تغيير صورت دهد از آتش جن خلق كند از خاك انسان ايجاد كند وَ لَقَد خَلَقنَا الإِنسانَ مِن صَلصالٍ مِن حَمَإٍ مَسنُونٍ وَ الجَانَّ خَلَقناهُ مِن قَبلُ مِن نارِ السَّمُومِ (حجر آيه 26 و 27) قدرت دارد انسان را بصورت حيوان در آورد كُونُوا قِرَدَةً خاسِئِينَ (بقره آيه 65، اعراف آيه 166) البته قدرت دارد از خاك پوسيده و استخوان ريز شده انسان خلق كند قالَ مَن يُحيِ العِظامَ وَ هِيَ رَمِيمٌ قُل يُحيِيهَا الَّذِي أَنشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِكُلِّ خَلقٍ عَلِيمٌ (يس آيه 78 و 79) و قضاياي حضرت ابراهيم و چهار مرغ و عرير و اهل قريه و امثال اينها بسيار است که قبلا تذكر دادهايم و قضاياي دوره رجعت بلكه احتياج باين شواهد و وقايع نداريم ذات وجودي که حدي ندارد و قدرت عين ذات او است و عجز در ساحت قدس او روا نيست.
ثُمَّ اللّهُ يُنشِئُ النَّشأَةَ الآخِرَةَ در قيامت که خلق اولين و آخرين جمع ميشوند- يوم الجمع، يوم القيمة، يوم الحشر، يوم التغابن.
إِنَّ اللّهَ عَلي كُلِّ شَيءٍ قَدِيرٌ.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 20)- قرآن همچنان بحث معاد را تعقیب میکند و در این آیه مردم را به «سیر آفاقی» در مسأله معاد دعوت میکند در حالی که آیه قبل، بیشتر جنبه «سیر انفسی» داشت.
میفرماید: «بگو: در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است؟ سپس خداوند (به همین گونه) جهان آخرت را ایجاد میکند» (قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ).
چرا که او با خلقت نخستین، قدرتش را بر همگان ثابت کرده است، آری «خداوند بر هر چیز تواناست» (إِنَّ اللَّهَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ).
هم این آیه و هم آیه قبل از آن، امکان معاد را از طریق وسعت قدرت خداوند اثبات میکند.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج8، ص: 120
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم